هفته گردشگری؛ و روز جهانی گردشگری فرصتی برای بازاندیشی در توسعه صنعت سفر و گردشگری ایران
هفته گردشگری در ایران و جهان همواره بهعنوان یک مناسبت نمادین شناخته میشود؛ اما فراتر از نماد، این رویداد فرصتی طلایی برای بازاندیشی در سیاستها، نمایش ظرفیتهای پنهان و ارتقای جایگاه گردشگری در اقتصاد ملی است. ایران با پیشینه تاریخی، فرهنگی و طبیعی بینظیر، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در مسیر گردشگری خود است.
بهعنوان یک فعال و مدیر در این حوزه، باور دارم که هفته گردشگری نباید تنها به چند نمایشگاه محلی یا برگزاری جشنوارههای خوراک و صنایع دستی محدود شود. بلکه باید بستری باشد برای معرفی ظرفیتهای ایران در سطح بینالمللی، پیوند میان فعالان خلاق داخلی و ایجاد هماهنگی میان نهادهای دولتی و خصوصی.
شیدرخ تراول طی سالهای فعالیت خود در حوزه تورهای تخصصی (کودک، سالمند، بانوان، عشایر، طبیعتگردی و ماجراجویانه) به خوبی لمس کرده که اگر رویدادها هدفمند طراحی شوند و برنامه ریزی در حل مشکلات زیر ساختی و حمل نقل حل شود ، نهتنها در جذب گردشگر داخلی و خارجی مؤثرند بلکه میتوانند به افزایش تابآوری فعالان گردشگری نیز کمک کنند.
هفته گردشگری، فرصت مناسبی برای:
هر چند در هفته گردشگری زحمات زیادی کشیده میشود در برگزاری و با کمبود اعتبارات روبرو هستیم ، ولی نیازمند مشارکت نهادها در هر استان برای توسعه گردشگری هستیم .
با وجود ظرفیتهای گسترده، متأسفانه در سالهای اخیر، هفته گردشگری بیشتر به چند رویداد نمادین تقلیل یافته است. نمایشگاههای محدود، جشنوارههای خوراک یا معرفی چند محصول محلی، هرچند ارزشمند، اما کافی نیستند.
یکی از مهمترین ضعفهای هفته گردشگری در ایران، نداشتن خروجی مشخص است. اگر قرار باشد صرفاً چند نمایشگاه، جشنواره یا نشست خبری برگزار شود، بدون آنکه اثر ملموسی بر بهبود صنعت داشته باشد، در واقع تنها یک حرکت نمادین انجام دادهایم. برای اینکه هفته گردشگری به یک رویداد مؤثر و جریانساز تبدیل شود، باید از همان ابتدا اهداف، شاخصهای ارزیابی و راهکارهای عملی طراحی گردد.
به جای برگزاری همایشهای کلی، بهتر است موضوعات مشخصی مثل «راهکارهای جذب گردشگر منطقهای»، «گردشگری دیجیتال»، «نقش زنان در گردشگری»، «گردشگری کودک و سالمند» یا «مدیریت بحران در گردشگری» بهطور تخصصی بررسی شوند.
در روستاها و شهرهای کوچک، بسیاری از فعالان محلی نیازمند آموزش در زمینه بازاریابی، میزبانی حرفهای، مدیریت اقامتگاه و استفاده از فضای مجازی هستند. هفته گردشگری میتواند فرصتی باشد برای انتقال دانش عملی به این گروهها.
یکی از مشکلات جدی صنعت گردشگری ایران نبود گفتوگوی واقعی میان دولت و فعالان بخش خصوصی است. هفته گردشگری باید به محلی برای تبادل نظر و هماهنگی در سیاستگذاریها تبدیل شود.
کشورهای موفق در این حوزه مانند ترکیه یا امارات، با نمایشگاههای بینالمللی توانستهاند برند ملی خود را معرفی کنند. ایران هم میتواند با دعوت از آژانسها، رسانهها و فعالان خارجی، ظرفیتهای خود را بهطور مستقیم معرفی کند.
نمایشگاهها نیازمند هماهنگی و برنامهریزی در یک مسیر مشخص در سراسر کشور می باشد ، از موازی بودن جلوگیری شود .
یکی از نقاط ضعف اساسی ما، عدم بهرهگیری از ظرفیت سفارتخانهها برای معرفی گردشگری ایران است. در بسیاری از کشورها، سفارتخانهها نقش فعالی در جذب توریست دارند؛ آنها محتوای تبلیغاتی تولید میکنند، نمایشگاه برگزار میکنند و با رسانههای محلی تعامل دارند.
در حالی که ایران با وجود دهها سفارتخانه فعال در سراسر جهان، هنوز برنامهای مدون برای بازاریابی گردشگری از این طریق ندارد. هفته گردشگری باید بهانهای باشد برای فعال شدن دیپلماسی گردشگری. سفارتخانهها میتوانند:
در دنیای امروز، گردشگری بدون محتوا تقریباً غیرممکن است. وقتی گردشگری عمان تنها در چند سال توانسته با تبلیغات دیجیتال خود را بهعنوان مقصدی نوظهور معرفی کند، چرا ایران با این همه پتانسیل هنوز سهم کمی از بازار جهانی دارد؟
هفته گردشگری باید فرصتی باشد برای:
یکی از اشتباهات رایج، نگاه یکسان به همه گروههای گردشگران است. در حالی که هر گروه نیازهای متفاوتی دارد. هفته گردشگری میتواند بستری باشد برای
این موضوع ما ایجاد میز های تخصصی گردشگری را داشتیم که توسط آقای دکتر فاطمی مدیر کل دفتر توسعه راندازی شد و تاثیر زیادی در روند تخصصی شدن و شناسایی افراد خلاق گذاشت ولی نیاززمند حمایت بخش دولت و مجلس می باشد
جهان امروز به سمت گردشگری تجربهمحور حرکت کرده است. گردشگران دیگر تنها به بازدید از بناها یا خرید صنایع دستی اکتفا نمیکنند، بلکه به دنبال لمس واقعی فرهنگ و زندگی مردم بومی هستند.
در ایران، ظرفیت بالایی برای این نوع گردشگری وجود دارد:
شیدرخ تراول بهعنوان یکی از پیشگامان این حوزه، تورهای تخصصی تجربهمحور از جمله تورهای عشایر، تورهای عکاسی و طبیعتگردی، تور بانوان و سفرهای ماجراجویانه را با حمایت از مردم بومی و در راستای گردشگری پایدار برگزار میکند. ولی آیا فعالانی دیگر که در این زمینه ها فعالیت دارند ، دارای مشکلاتی همانند معرفی در صداسیما، آموزش پرورش ، دانشگاهها و وجود زیرساخت ها دچار مشکلات نیستند ،
یکی از مفاهیم کلیدی در دنیای امروز، گردشگری پایدار است. دیگر نمیتوان بدون توجه به محیطزیست، فرهنگ بومی و نیازهای جامعه محلی برنامهریزی کرد. ایران به دلیل تنوع قومی، فرهنگی و جغرافیایی، بستر مناسبی برای توسعه این نوع گردشگری دارد.
گردشگری پایدار نه تنها به حفاظت از طبیعت و فرهنگ کمک میکند، بلکه باعث افزایش درآمد و رفاه جوامع میزبان نیز میشود. این موضوع بهویژه در مناطقی مثل روستاها، جزایر خلیج فارس و مناطق عشایری اهمیت دوچندان دارد.
شیدرخ تراول در سالهای اخیر با طراحی تورهای ماجراجویانه انفرادی به دلیل هزینه زیاد تورهای گروهی در بخش حمل نقل، تور سالمندان، عشایر، تورهای تجربهمحور و حمایت از مردم بومی، تلاش کرده است که نمونهای عملی از گردشگری پایدار را در ایران به نمایش بگذارد. این رویکرد نشان میدهد که گردشگری میتواند هم یک فعالیت اقتصادی باشد و هم ابزاری برای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی.
با وجود ظرفیتهای عظیم، صنعت گردشگری ایران همچنان با مشکلات جدی زیرساختی روبهرو است:
نبود خطوط هوایی کافی، پروازهای محدود و گرانی بلیت، دسترسی گردشگران خارجی و داخلی را دشوار کرده است. همچنین شبکه ریلی و جادهای نیازمند توسعه و بهروزرسانی است.
بسیاری از شهرها و مقاصد گردشگری فاقد هتلهای استاندارد و بومگردیهای مجهز هستند. این ضعف بهخصوص در مناطق کمتر شناختهشده دیده میشود.
رزرو آنلاین بلیت، هتل و تور در ایران هنوز مشکلات جدی دارد. بسیاری از گردشگران خارجی حتی امکان پرداخت اینترنتی در ایران را ندارند.
وزارت میراث فرهنگی، شهرداریها، استانداریها و بخش خصوصی اغلب بهصورت جزیرهای عمل میکنند. نبود یک سیاست منسجم، باعث هدررفت منابع و زمان میشود.
ایران در منطقهای واقع شده که رقابت در صنعت گردشگری بسیار شدید است. کشورهایی که حتی از نظر جاذبههای تاریخی و طبیعی به پای ایران نمیرسند، توانستهاند با برنامهریزی درست سهم بزرگی از بازار جهانی گردشگری را جذب کنند.
این سؤال اساسی مطرح است: ایران با این همه پتانسیل، در کجای این رقابت ایستاده است؟
پاسخ روشن است: ما به جای چند حرکت نمادین، نیازمند یک استراتژی ملی و بلندمدت هستیم.
در وزارت میراث فرهنگی، تلاشهایی برای ایجاد میزهای تخصصی گردشگری انجام شده است؛ مانند میز گردشگری ، دریایی، طبیعتگردی، خوراک، عشایر، گردشگری سلامت و بومگردی. اما مشکل اصلی در نبود حمایت و هماهنگی همهجانبه نهاد های مرتبط با این میز ها و حمایت اساسی وزارت مربوطه از دفتر توسعه گردشگری داخلی و حضور در نمایشگاهها بصورت حمایتی است.
سیاستهای معاونت گردشگری نباید تنها روی چند موضوع محدود متمرکز باشد. امروز گردشگری تجربهمحور و روایتی نقش مهمی در جذب مخاطب دارد و باید به این حوزهها توجه بیشتری شود. ایران کشوری با پتانسیل های همه جانبه گردشگری هست.
بهعنوان مدیرعامل شیدرخ تراول و فعال حوزه گردشگری عشایر و تورهای تخصصی، باور دارم که هفته گردشگری باید از یک رویداد نمادین به یک حرکت راهبردی در سطح ملی و بینالمللی تبدیل شود.ونیازمند همکاری بخضش خصوصی و دولتی هست.
ایران سرزمینی است با ظرفیتهای بیپایان در تاریخ، فرهنگ، طبیعت و مردم. اما این ظرفیتها تنها زمانی به ارزش اقتصادی و فرهنگی تبدیل میشوند که برنامهریزی دقیق، هماهنگی نهادی و نگاه تخصصی در دستور کار قرار گیرد.
نقش آموزش و تابآوری
یکی از نیازهای جدی گردشگری ایران، توجه به آموزش و مهارتآموزی است. در شرایطی که بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و حتی زیستمحیطی وجود دارد، تنها با آموزش مستمر و افزایش تابآوری میتوان این صنعت را پایدار نگه داشت.
اگر ایران در بازار جهانی گردشگری حضور کمرنگی دارد، دلیل اصلی آن نبود تولید محتوای حرفهای و چندزبانه است. گردشگری امروز با تصویر، ویدئو، روایت و فضای مجازی شناخته میشود.
وظیفه ما بهعنوان فعالان این حوزه این است که:
توسعه گردشگری تنها با تلاش یک بخش ممکن نیست. دولت باید زیرساختها و سیاستهای حمایتی را فراهم کند و بخش خصوصی باید در نوآوری، کیفیت خدمات و بازاریابی فعال باشد.
هفته گردشگری فرصتی است برای همافزایی میان این دو بخش؛ فرصتی برای اینکه نشان دهیم گردشگری نه یک شعار، بلکه راهی برای توسعه پایدار، ایجاد اشتغال و معرفی هویت ایرانی در جهان است.
رقبای منطقهای ما از عمان گرفته تا ترکیه، در حال سرمایهگذاری سنگین در گردشگری هستند. در حالی که ایران با ظرفیتهای بینظیر تاریخی، فرهنگی و طبیعی میتواند در صدر این رقابت باشد. تنها شرط آن، تغییر رویکرد و حرکت به سمت برنامهریزی علمی، محتوای حرفهای، آموزش و گردشگری پایدار است.
بهعنوان مدیرعامل شیدرخ تراول، تأکید میکنم که هفته گردشگری باید به فرصتی برای امید، آموزش و همبستگی فعالان گردشگری تبدیل شود. این مسئولیت مشترک همه ماست؛ چه دولت و چه بخش خصوصی.
در پایان از همه عزیزانی که در عرصه پایداری گردشگری ایران در بخش دولتی و خصوصی عاشقانه تلاش می کنند کمال تشکر را دارم ، این نظریه ای در بهبود روند حاضر هست ، ایران همیشه زنده هست و به راه خود در بدترین مشکلات ادامه می دهد
هفته گردشگری، روز گردشگری، روز جهانی گردشگری، برنامه های گردشگری، مشکلات گردشگری،